نمی‌دونم چرا، ولی متاسفانه یک واقعیت تلخی میان ما آماری‌ها (اکثریت قریب به اتفاق) وجود داره این که نمی‌تونیم یا بهتره بگم نتونستیم هنوز این دیدگاه ریاضی‌گونه خودمون رو از آمار بر داریم تا بذاریم این رشته تو این مملکت یکم توسط خود آماری‌ها پیشرفت کنه.

متاسفانه ما آماری‌ها سرمون و کردیم زیر یک پتویی و داریم با هم دیگه در مورد آمار صحبت می‌کنیم و هر کس دیگه‌ای هم که بخواد خارج از زیر این پتو در مورد آمار با ما صحبت کنه سریع ردش می‌کنیم و بهش می‌گیم تو از آمار چیزی نمی‌فهمی.

در صورتی که تمامی اتفاقات مثبتی که در مورد آمار داره تو این جامعه می‌افتده خارج از بیرون از اون پتویی که همه کلمون و کردیم زیرش.

بذارین به صورت عینی واستون بگم که نگین حرفاش بی دلیله.

یک نگاهی به دور و برتون بکنین و بعد بگید در چند جا تو این مملکت دید که از آمار استفاده علمی در عمل بشه. همه می‌دونیم که جواب این سوال واضحه، خیلی کم. حالا از این خیلی کم رو چندتاش و آماری‌ها انجام دادن. اگر از من بپرسین می‌گم هیچی. چرا؟

به صنعت نگاه کنین، بچه‌های مهندسی صنایع دارند از آمار استفاده می‌کنند اون هم به بهترین نحو ممکن. نگید که اون‌ها از آمار چیزی نمی‌دونن که نشون دهنده بی‌اطلاعایی شما از بازار کار. چرا که اگر اون‌ها از آمار چیزی نمی‌دونین پس چطور تونستن خودشون رو تو بخش خصوصی که با هیچ کسی شوخی نداره نگهدارند. اون‌ها خیلی خوب از آمار سر در می‌یارند بدون این‌که مثل ما آماری‌ها بهترین برآوردگرها یا نمی‌دونم کران پایین نامساوی کرامر رائو بتونن به دست بیارن، اون‌ها فقط مشکلشون این‌که سرش مثل ما زیر اون پتوی نیست

برید تو زمینه اقتصاد. می‌تونید کسی از آماردانان این مرز و بوم و برام مثال بزنید که الان داره در زمینه اقتصاد از آمار استفاده می‌کنه. اگر می‌شناسید حتماً به من هم معرفی کنید. دقت کنید که منظورم از آماردان همون افرادی هستند که سرشون زیر پتوی و می‌گن فقط ما آمار و می‌فهمیم نه شمایی که فقط بلدی ازش استفاده کنی.

در زمینه داده‌کاوی. بچه‌های صنایع و کامپیوتر این زمینه و در اختیار خودشون گرفتن. حق هم دارند. دارن از این روش‌ها در عمل استفاده می‌کنن. نتایجش و تو جامعه و صنعت نشون می‌دن نه مثل ما آماری‌ها نیستند که کارامون از روی کاغذ و تخته سیاه جایی فراتر نمی‌ره.

نمی‌خوام زیاد کشش بدم واسه همین فقط یک مثال دیگه می‌زنم که به رشته خودم هم ارتباط داره.

همین چند وقت پیش یکی از دانشجویان PhD پرستاری اومد و برامون از فرا تحلیل گفت (Meta-Analysis) و چقدر هم جالب گقت. بدون این‌که بخواد واسمون از ریشه و بنیاد فرمول‌هاش بگه. اومد و در مورد کاربردش گفت و الان که دارم با شما صحبت می‌کنم همین آقا چندین مقاله کاربردی در این زمینه کار کرده که تو جاهای معتبر هم چاپ شده.

حالا اگر یک آماری بخواد بره در زمینه فرا تحلیل کار کنه تو همون برآورد اندازه اثر و توزیع نمونه‌ای آماره و این‌که چرا در سیگماهای نوشته شده از اندیس i استفاده نشده و یا چرا به جای S بزرگ از s کوچیک استفاده شده خواهد ماند و فکر می‌کنه که داره فراتحلیل یاد می‌گیره. و بعد به دیگرانی که از این روش استقاده کرده‌اند و مشکلی از مشکلات این جامعه و حل کردن خورده می‌گیره که آقا شما از آمار چیزی نمی فهمی. ولی متاسفانه باید به این فرد گفت که شما از آمار چیزی نفهمیده‌ای. شما سرت رو کردی زیر پتوی ریاضیات و اون رو به جای آمار به خورد دیگران می‌دهی و فکر می‌کنی که آماردان هستی در صورتی که تفاوت شمایی که اسم آماردان و با خودت یدک می‌کشی با یک ریاضی‌دان فقط در نوشتن و خواندن اسم رشته‌ها است Statistics و Mathematics فقط همین.